نویسنده: ایان مک یوون

مترجم: میلاد ذکریا

 

خيالباف ماجراي پسربچه‌اي ده‌ساله است که با هم‌سن و سالان خود تفاوت دارد. او اغلب ساکت، جايي نشسته و در فکر است. اين سکوت، اطرافيان را مشکوک مي‌کند. عده‌اي فکر مي‌کنند "‌پيتر‌" کُندذهن است، عده‌اي مي‌گويند خيالات شيطاني در کله‌اش است و عده‌اي ديگر معتقدند ممکن است افسرده باشد. اما ‌پيتر‌ هيچ‌کدام از اين‌ها نيست. او فقط و فقط خيال‌باف است.خيالباف ماجراهاي به‌هم‌پيوسته‌ و جالبي دارد»

قسمت دوم رمان خيالباف نوشته: "ايان مک‌يوون"مترجم : "ميلاد زکريا" «اين قسمت درباره‌ي ماجراي عروسک‌هاي خواهر پيتر است؛ عروسک‌هايي که جان مي‌گيرند و مي‌خواهند اتاقِ ‌پيتر‌ را غصب کنند. قسمت سوم رمان خيالباف نوشته: "ايان مک‌يوون"مترجم : "ميلاد زکريا" «در اين فصل گربه‌ي خانواده ناگهان از گربه بودنش خسته مي‌شود و تصميم مي‌گيرد جايش را با ‌پيتر‌ عوض کند. ‌پيتر‌ مي‌پذيرد. زيپِ گربه را باز مي‌کند‌‌!‌ و گربه هم همين کار را تکرار مي‌کند و به اين ترتيب جاي‌شان را با هم عوض مي‌کنند. حالا ‌پيتر‌ از مدرسه رفتن نجات پيدا کرده. مي‌تواند روي يخچال دراز بکشد و دست‌ و ‌پايش را کش‌و‌قوس بدهد و خميازه بکشد و مدرسه رفتنِ گربه را نگاه کند. البته اين تمام ماجرا نيست. به‌هر‌حال يک گربه بودن هم سختي‌ها و مشقات خودش را داردقسمت چهارم رمان خيالباف نوشته: "ايان مک‌يوون"مترجم : "ميلاد زکريا" «در اين فصل پيتر خودش را به جاي يک آدم قوي قرار مي دهد و با قلدر مدرسه درگير مي شه.